#هوشنگ_ابتهاج
ره چنان بسته که پروازِ نگه
در همین یک قدمی می ماند ...
#هوشنگ_ابتهاج
تمام شب به خیال تو رفت و میدیدم
که پشت پردهٔ اشکم سپیده سر میزد
#هوشنگ_ابتهاج
ابری آهسته به چشمم لغزید!
#هوشنگ_ابتهاج
#هوشنگ_ابتهاج در دانشگاه مریلند
ارغوان
شاخهی همخون جداماندهی من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفتهست هنوز ؟
من در این گوشه
که از دنیا بیرون است
آفتابی به سرم نیست ...
#هوشنگ_ابتهاج
چیست دریا؟
چشم پر اشک زمین
#هوشنگ_ابتهاج
ارزندهای ... اَر زنده ای !
#هوشنگ_ابتهاج
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد میگرید ...
#هوشنگ_ابتهاج
از تن زنده روان است روان تو، که گفت
بی تن زنده روان است روان تو؟ که نیست!
#هوشنگ_ابتهاج
زندگی چیست؟ عشــق ورزیدن...
🎥شعرخوانی هوشنگ ابتهاج
#هوشنگ_ابتهاج
ما از نژاد آتش بودیم
همزاد آفتاب بلند اما
با سرنوشت تيره خاكستر...
#هوشنگ_ابتهاج
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
#هوشنگ_ابتهاج
راه ما راه حق
راه بهروزیست
اتحاد
اتحاد
رمز پیروزیست ...
#هوشنگ_ابتهاج
گفت
ای افسوس در این دام مرگ
باز صید تازهای را میبرند ...
#هوشنگ_ابتهاج
گفت
ای افسوس در این دام مرگ
باز صید تازهای را میبرند ...
#هوشنگ_ابتهاج
ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد
#هوشنگ_ابتهاج
من نمی دانستم معنی هرگز را
تو چرا باز نگشتی دیگر...
#هوشنگ_ابتهاج
به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید؟
#هوشنگ_ابتهاج
بوی بهاران بود و ذوقِ میگساران
یادش بخیر آنگه که چون گل می شکفتی
#هوشنگ_ابتهاج
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت
دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت
شکیب درد خموشانه ام دوباره شکست
دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت
#هوشنگ_ابتهاج
ای که چون خورشید بودی باشکوه
در غروبِ تو چه غمناک است کوه
#هوشنگ_ابتهاج
نگاهت میکنم خاموش و
خاموشی زبان دارد ...
شعر و دکلمه : #هوشنگ_ابتهاج
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
آبی که برآسود، زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
#هوشنگ_ابتهاج
خاطره جالب استاد ابتهاج از استاد شهریار ...
#هوشنگ_ابتهاج
درد تو سرشت توست
درمان ز که خواهی جست
تو دام خودی ای دل تا چون برهانندت
#هوشنگ_ابتهاج
اما چه باید گفت
از انساننمایانی که ننگ نام انسانند
درندهخویانی که همدندان گرگانند
#هوشنگ_ابتهاج
کیوان ستاره بود
با نور زندگانی می کرد
با نور درگذشت
او در میان مردمک چشم ما نشست
تا این ودیعه را
روزی به صبحدم بسپاریم ...
#هوشنگ_ابتهاج
هزار شکر که بیغم نمیگذراندم ...
#هوشنگ_ابتهاج